
داستانِ رایحه های جاودان: سمفونیِ خاطرات در بطری!
در کوچه پس کوچه های قدیمی شهر، جایی که آجرهای قرمز زیر بارانِ زمان رنگ باخته بودند، مغازه ای کوچک و اسرارآمیز وجود داشت که درِ چوبی اش همیشه نیمه باز بود. بالای در، تابلویی زنگ زده آویزان بود با نقاشی یک گلِ سرخ محو و نوشته ای به زبان فرانسوی: «اینجا زمان می ایستد، اما رایحه ها جاودان میشوند».
صاحب مغازه، مردی سالخورده با چشمانی درخشان بود که انگار تمام عمرش را صرف خواندن کتاب های قدیمی و جمع آوری رازهای گمشدۀ طبیعت کرده بود. روی پیشخوانِ چوبی مغازه، بطری های بلورینِ پر از مایعات طلایی، کهربایی و سبزِ تیره ردیف شده بودند؛ هرکدام شبیه گنجی از دنیایی دیگر.
روزی که برای اولین بار پا به آنجا گذاشتم، مرد با لبخندی مرموز گفت:«عطر، تنها یک بو نیست؛ قطعۀ گمشده ای از روح آدمیست که در بطری حبس شده…».
او دستم را گرفت و مرا به پشت مغازه برد، جایی که دیوارها پر از کشوهای چوبی بود؛ هر کشو برچسبی داشت: **«خاطرات یک تابستان در پرووانس» [یک ناحیه جغرافیایی و سابقاً یک استان در جنوب شرقی فرانسه]، «سکوت جنگلهای آمازون پیش از باران»، «نفسِ آخرین گلهای یاس در نیمه شب»… مرد توضیح داد که هر عطر، یک داستان است؛ ترکیبی از علم، هنر و جادو. «برای ساختن یک رایحۀ جاودان، باید صبور بود… گاهی ده سال طول میکشد تا یک قطره از عصارۀ گلهای وحشیِ کوهستان را استخراج کنی، یا رَزهای سپیده دمِ مراکش را زیر نور ماه تقطیر کنی…».
آن روز، او شیش های به دستم داد که رویش نوشته بود: «سمفونیِ پنج جنگل». با نخستین اسپری، گویی به اعماق جنگلی ناشناخته پرتاب شدم؛ ابتدا، نعناعِ تند و اکالیپتوسِ خنک، مانند نسیمی یخ زده از میان برگهای پاییزی گذشت و صورتم را نوازش داد. سپس، قلبِ رایحه شکوفا شد: سدارِ استوار با عودِ دودی و صندلِ گرم، گویی تنۀ درختان کهن دور تا دورم حلقه زده اند و زمزمۀ تاریخ را بازگو میکنند. زیر این همه، ادویه های شرقی، هل، دارچین، فلفل سیاه، مانند آتشی زیر خاکستر، گرمایی پنهان به رایحه می بخشیدند. مرد پچپچ کرد: «این عطر برای کسانی است که میدانند رایحه های اصیل، هرگز نمیمیرند… حتّی وقتی بطری خالی شود، خاطرۀ آنها روی پوست جاودان میماند».
سالها بعد، وقتی آن شیشۀ خالی را در دست میگیرم، هنوز هم با بستن چشمها میتوانم آن جنگل را حس کنم: بارانی که روی برگهای خیس میرقصد، خاکِ مرطوب پس از توفان، و گرمای تنۀ درختانی که قرنهاست ایستاده اند… این جادوی عطرهای جاودان است؛ آنها مرزهای زمان را میشکنند. هر بار که اسپری میکنی، نه تنها یک رایحه، که «تکه هایی از خاطراتت» را به تن میکنی… .
شاید به همین دلیل است که میگویند عطر، تنها هنری است که میتوانی آن را ببینی، بشنوی و لمس کن؛ با هر استنشاق، اُرکستری از احساسات برپا می شود و دنیا برای لحظه ای در یک نتِ میانیِ بین خواب و بیداری می ایستد.
آری، رایحه ها، زبانِ خاموشِ قلبِ زمین اند… آنها را با احترام برگزینید؛ چون هر عطرِ اصیل، قطعه ای از ابدیت است که در بطری زیبا جا گرفته است.
تخصصیترین مرجع خرید آنلاین عطر و ادکلنهای اصل و اورجینال با بیش از ۱۳ سال سابقه درخشان؛
> بهترین برندهای جهانی، قیمتهای رقابتی و ارسال سریع به سراسر ایران؛
>> تضمین اصالت کالا با صدور رسمی فاکتور.