به گالری عطر فرانس پاریس خوش آمدید

یک داستان کوتاه؛ عطر خاطره ها؛ عطر شهر پاریس

بازدید: 220 بازدید
یک داستان کوتاه؛ عطر خاطره ها؛ عطر شهر پاریس

عطری کهنه، ته مانده‌ای از یک روز بارانی در پاریس. شیشه کوچک و گردش، همچون قطره‌ای اشک، روی میز توالت مادربزرگم می‌درخشید. هر بار که به آن نزدیک می‌شدم، بوی نم باران و گل‌های یاسمن، خاطرات کودکی‌ام را زنده می‌کرد.

مادربزرگم همیشه این عطر را می‌زد؛ بوی آرامش و امنیت می‌داد. وقتی کوچک بودم، سرم را روی شانه‌هایش می‌گذاشتم و به بوی عطرش نفس می‌کشیدم. انگار تمام دنیا در آن یک لحظه متوقف می‌شد و فقط من و او می‌ماندیم.

بعد از مرگ مادربزرگم، آن شیشه عطر کوچک، تنها یادگاری او بود که برایم مانده بود. هرگاه احساس تنهایی می‌کردم، آن را برمی‌داشتم و چند قطره از آن را روی مچم می‌زدم. بوی آشنا، آرامش را به قلبم باز می‌گرداند.

سال‌ها گذشت و من بزرگ شدم. شهر و زندگی‌ام عوض شد، اما آن شیشه عطر همچنان همراه همیشگی‌ام بود. هر عطری که می‌خریدم، ناخودآگاه به دنبال همان بوی آشنا بودم، اما هیچ‌کدام نتوانستند جایگزین آن شوند.

یک روز، در یک مغازه قدیمی در پاریس، همان شیشه عطر را دیدم. قلبم به تپش افتاد. با عجله آن را خریدم و به خانه آوردم. وقتی در را باز کردم، بوی عطر همه جا را پر کرد. انگار مادربزرگم به خانه برگشته بود.

آن شب، با آن عطر قدیمی، تمام خاطرات کودکی‌ام را مرور کردم. خندیدم، گریه کردم و دوباره به زندگی امیدوار شدم. فهمیدم که عطرها فقط یک رایحه نیستند، بلکه حامل خاطرات و احساسات ما هستند. از آن به بعد، هرگاه احساس تنهایی یا غم می‌کردم، به سراغ آن بطری عطر می‌رفتم. بوی آن، نیرویی تازه به من می‌داد و به من یادآوری می‌کرد که ریشه‌هایم کجا هستند. باید بگویم هر بار که آن عطر را می‌زنم، احساس می‌کنم که مادربزرگم همیشه کنارم است.

فروشگاه عطر فرانس شاپک گالری فرانس پاریس

دسته‌بندی اخبار
اشتراک گذاری
نوشته های مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

سبد خرید

هیچ محصولی در سبد خرید نیست.

ورود به سایت